بهعبارت دیگر هم کمیت زیاد تغییرات در کابینه که از آن به تزلزل مدیریت در دولتهای نهم و دهم تعبیر میشود و هم کیفیت و نحوه خاص اخراجها که گاهی با تخریب شخصیت وزرا همراه بوده را میتوان شیوه رفتاری خاص محمود احمدینژاد دانست. نحوه برکناری منوچهر متکی، وزیر امور خارجه دولتهای نهم و دهم در شرایطی که در ماموریت دیپلماتیک در کشور سنگال به سر میبرد را میتوان مثالی خوب برای این شیوه خاص عنوان کرد. اما خاص بودن رفتارهای رئیس دولت به همین موارد محدود نمیشود. بهعنوان مثال، در موردی رئیسجمهور در یک حکم و به طور ناگهانی 14مشاور خود را عزل کرد، درحالیکه برخی افرادی که در آن حکم از سمت مشاور رئیسجمهور برکنار شدند، اساسا مشاور رئیسجمهور نبودند!
البته این نحوه تغییر مدیران برکاتی هم برای دولت داشته است؛ ازجمله اینکه وزرای باقیمانده تا حدود زیادی قدرت «نه» گفتن خودشان را از دست میدهند و از این حیث آنچه مطلوب رئیس دولت است تأمین میشود. همچنین در انتخابات مجلس نهم تشکیلات جدیدی اعلام موجودیت کرد که بسیاری از اعضای اصلی آن را اخراجیهای دولت تشکیل میدادند؛ اخراجیهایی که اگر چه از همراهی و همبستگی با دولت اعلام برائت میکردند اما در ادامه مواضع و فعالیتهای آنان در مجلس و خارج از مجلس خلاف این مدعا را ثابت کرد. همچنین در یک مورد، چندی پیش رئیسجمهور یکباره چهار معاون خود را جابهجا کرد. با بررسی عواملی که تاکنون به عزل و برکناری وزرا در دولت منجر شده مشخص میشود که بسیاری از وزرا به جهت نه گفتن به رئیس دولت یا نزدیکان وی مغضوب شده و از همراهی دولت بازماندهاند. در مواردی جالبتر برخی وزرا بهدلیل اختلاف نظر با برخی مدیران خاص از مجموعه تحتمدیریت خود برکنار شدهاند تا میزان ثبات مدیران در دولت مشخص شود.
وزرای معزول هم معمولا یا با دولت درخصوص برکناری خود نهایت همکاری را داشتهاند و با نوشتن استعفا مسیر تحقق خواستههای دولت را هموار کردهاند و در عوض پستی در گوشه و کنار دولت گرفتهاند و این چنین به حیات مدیریت خویش در دولت تداوم بخشیدهاند و یا با خروج از کابینه به دشمنان قسم خورده رئیسجمهور و دولت مبدل شدهاند. در این بخش تلاش شده داستان خروج مشهورترین اخراجیهای دولت از کابینه به اختصار روایت شود؛ برکناریهایی که هیچ کدام بدون حاشیه نبوده و هرکدام داستان خاص خودش را دارد.
پرویز کاظمی
وزیر رفاه و تأمیناجتماعی دولت نهم
موج تغییرات در کابینه اول احمدینژاد تنها با گذشت یکسال از روی کار آمدن دولت، آن هم از وزیری آغاز شد که احمدینژاد هنگام رأی اعتماد او در مجلس نهم گفته بود «کاظمی را خدا به من معرفی کرد»! مهرماه 1385بود که خبر برکناری وزیر رفاه و تأمین اجتماعی دولت نهم، تنها یکسال پس از انتصاب به این سمت، مجلس و رسانهها را به شوک فروبرد. هرچند در آن مقطع رسانههای حامی دولت تلاش کردند این برکناری را به عدمرعایت میثاقنامهای که وزرا با رئیسجمهور امضا کردهبودند ربط دهند اما ظاهرا واقعیت ماجرا این بود که پرویز کاظمی بهدنبال اختلاف نظر با مدیرکل تأمین اجتماعی این وزارتخانه که چندینماه به درازا کشیده بود، از سمت خود برکنار شد تا اختلاف وزیر و مدیرکل با دخالت رئیسجمهور به نفع مدیرکل تأمیناجتماعی رقم بخورد.
محمود فرشیدی
وزیر آموزشوپرورش دولت نهم
فرشیدی یکی دیگر از وزرایی بود که پاداش «نه» گفتن خود را از رئیس دولت گرفت. ماجرا از این قرار بود که وزیر آموزش و پرورش دولت نهم حاضر نشد مصوبه دولت برای در اختیار قراردادن امکانات وزارت آموزش و پرورش به دانشگاه پیامنور را اجرا کند تا محمود احمدینژاد به ناچار میثاقنامه خود با وزرا را اجرا کرده او را برکنار کند. فرشیدی ماجرای برکناری خودش را اینگونه روایت میکند: «من هم متوجه نشدم که علت برکناریام چه بود. اما به یاد دارم آقای ثمره هاشمی مدام دنبال من میگشت و با تماسی که برقرار کرد خواست با وی دیدار و گفتوگو کنم. وقتی سراغ وی رفتم دیدم صحبت کردن برای او سخت است. به وی گفتم خبری که میخواهی بدهی سختتر از خبر مرگ که نیست و وقتی خبر برکناری مرا اعلام کرد گفتم پس دیگر از فردا در مسئولیتی که برعهده گرفتهام، حاضر نخواهم شد». نکته جالب در برکناری فرشیدی از پست وزارت آموزش و پرورش این است که وی در فاصله اندکی از استیضاح خود در مجلس که با دفاع جانانه رئیسجمهور و رأی اعتماد مجدد مجلس همراه بود ناچار شد با صندلی وزارت خداحافظی کند. پس از برکناری فرشیدی علیرضا علیاحمدی رئیس وقت دانشگاه پیامنور جایگزین وی شد.
سیدکاظم وزیری ماهانه
وزیر نفت دولت نهم
«امروز عدهای میخواهند صنعت نفت را از بین ببرند و آن را شخم بزنند.» این سخنان آخرین اظهارات رسمی سیدکاظم وزیری هامانه پیش از برکناری ناگهانیاش بود. او پیشتر در اظهارات صریحی خطبطلان بر سخنان رئیسجمهور در مورد وجود مافیای نفتی کشیده بود تا موجبات نارضایتی رئیس دولت نهم و برکناری خویش را فراهم کرده باشد.
او درباره استعفایش که رئیس دولت نهم دوست داشت اینگونه باشد، چنین توضیح داد: «استعفا ندادم و توان کار کردن داشتم و دارم و این تشخیص رئیسجمهور بود که من برکنار شوم».
نخستین وزیر نفت دولت نهم همچنین درخصوص فرایند اخراج خود از کابینه گفت: «احمدینژاد نظراتی داشت که من از نظر فنی - تخصصی شرعا بهخود اجازه نمیدادم آنها را پیاده کنم و در نهایت در چندماه آخر کارم، شدیدا تحت فشار برای صدور حکم قائممقامی آقای کردان بودم ولی بهدلیل تحقیق مفصلی که انجام دادم و بهدست آوردن برخی اطلاعات، حاضر به پذیرفتن این موضوع نشدم و در نهایت به همینخاطر از کار برکنار شدم». علی کردان پس از او سرپرست وزارت نفت شد.
کامران باقری لنکرانی
وزیر بهداشت دولت نهم
درست است که باقری لنکرانی از دولت اخراج نشد اما عدمحضور او در کابینه دولت دهم با توجه به اینکه احمدینژاد در یکی از مناظرههای تلویزیونی خود از او بهعنوان یکی از نخبگان دولت نام برده و او را به «هلو» تشبیه کرده بود موجب تعجب خیلیها شد. باقری لنکرانی بعدها درباره اینکه احمدینژاد او را هلو خواند به یکی از سایتهای خبری گفت، از شنیدن این حرف اوقاتم تلخ شد! بهانه تغییر وزیر بهداشت در دولت دهم از سوی احمدینژاد ضرورت حضور یک وزیر زن در رأس این وزارتخانه اعلام شد.
علیرضا طهماسبی
وزیر صنایع دولت نهم
وزیر صنایع دولت نهم دیگر وزیری بود که قربانی مقاومت خود در برابر توصیههای برخی از نزدیکان رئیسجمهور درخصوص تغییر تعدادی از مدیرانکل و معاونان شد. اطرافیان علیرضا طهماسبی او را پروفسور دولت نهم میدانستند. تابستان سال84 وقتی رئیسجمهور منتخب مشغول بررسی گزینههای مختلف برای تعیین اعضای هیأت دولت نهم بود، یکی از نزدیکان طهماسبی خلاصهای از سوابق وی را برای معاون کنونی یکی از وزرا ارسال کرد تا به واسطه آشنایی و ارتباطی که با شخص احمدینژاد داشت، طهماسبی در فهرست وزرای مورد بررسی قرار بگیرد اما بهواسطه اینکه طهماسبی فرد شناختهشدهای نبود فرد مورد نظر چندان پیگیر موضوع نشد. ولی طهماسبی از چند کانال به رئیسجمهور منتخب معرفی و سرانجام اعتماد رئیسجمهور را جلب کرد. با این حال زمزمهها و ادعای عملکرد ضعیف طهماسبی از همان سال84 آغاز شد. برخی او را نخستین وزیر دولت نهم میدانستند که با استناد به میثاقنامه رئیسجمهور با وزرا از کابینه خداحافظی خواهد کرد؛ میثاقنامهای که البته هرگز محتوای آن به اطلاع افکار عمومی نرسید. پس از این جابهجایی علیاکبر محرابیان بهعنوان وزیر صنایع انتخاب شد و تا موعد ادغام وزارتخانهها در سمت خود ماند؛ یعنی چهار سال که در نوع خود یک رکورد دستنیافتنی محسوب میشود.
محمدناظمی اردکانی
وزیر تعاون دولت نهم
تغییر در وزارت تعاون به فاصله یکماه از تغییر در وزارت رفاه اتفاق افتاد اما هرچقدر تغییر وزیر رفاه و تأمین اجتماعی برای محمود احمدینژاد و دولت نهم آسان بود، برکناری محمد ناظمیاردکانی به همان اندازه برای دولت سخت و چالشبرانگیز شد. ناظمیاردکانی که با توجه به انتخاب دیرهنگام خود به این سمت، کمتر از یک سال در پست وزارت تعاون خدمت کرده بود حاضر نشد بهطور سازشی از کابینه جدا شود. از سوی دیگر دولت که تازه موج تغییر وزرا را آغاز کرده بود و احتمالا میدانست بهزودی کارش به اعمال قسمت اخیر اصل136قانون اساسی که میگوید «درصورتی که پس از ابراز اعتماد مجلس به دولت نیمی از هیأت وزیران تغییر نماید باید مجددا از مجلس شورای اسلامی برای هیأت وزیران تقاضای رأی اعتماد کند» خواهد رسید، اصرار داشت ناظمیاردکانی استعفا کند. در نهایت وی حاضر به نوشتن استعفا نشد تا مستقیما از سوی احمدینژاد برکنار شود. هرچند مقاومت در برابر اجرای درخواست احمدینژاد برای برکناری چند معاون وزارتخانه بهعنوان دلیل احتمالی برکناری ناظمیاردکانی عنوان میشد، اما بررسی تغییرات قبلی و بعدی دولت نشان داد که احمدینژاد تلاش داشت در بدو امر وزرایی را که به میل خود انتخاب نکرده و بهعلت عدمرای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی ناگزیر از معرفی آنان شده است از قطار دولت پیاده کند.
غلامحسین محسنی اژه ای
وزیر اطلاعات دولت نهم
اگر تا پیش از این در محافل خبری شایعاتی درخصوص دخالت برخی نزدیکان رئیسجمهور در برکناری وزرای مغضوب دولت به گوش میرسید، اما در ماجرای اخراج غلامحسین محسنی اژهای این دخالتها کاملا علنی شد. پس از آنکه دولت نهم روزهای پایانی عمر خود را سپری میکرد و طرفداران محمود احمدینژاد سرخوش از پیروزی در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری بودند، خیلی زود انتصاب اسفندیار رحیممشایی به سمت معاون اولی رئیسجمهور و عدمبرکناری وی بهرغم اعلام نظر مخالف مقام معظم رهبری کام هواداران دولت را تلخ کرد. اینگونه بود که صدای اعتراض محسنیاژهای و صفار هرندی در هیأت دولت بلند شد تا وزرای خاطی(! )در فاصله هشت روز مانده به پایان دوره نهم ریاستجمهوری از کار برکنار شوند. جالبتر آنکه حکم برکناری این دو وزیر حتی به آنها ابلاغ نشد و تنها به دستور رئیسجمهور از حضور آنان در هیأت دولت جلوگیری شد.
مصطفی پورمحمدی
وزیر کشور دولت نهم
مصطفی پورمحمدی که گزینه اصلی دولت برای وزارت اطلاعات بود و در آخرین لحظات با یک چرخش ناگهانی سر از وزارت کشور درآورده بود نیز یکی دیگر از وزرای اخراجی دولت نهم بود که اخراجش با حاشیههای زیادی همراه بود. هرچند غلام حسین الهام؛ سخنگوی وقت دولت برکناری پورمحمدی را دروغ 13دانسته بود اما سرانجام وزیر کشور دولت نهم در شرایطی از همراهی کابینه باز ماند که دور اول انتخابات مجلس هشتم برگزار شده بود و چند روزی بیشتر به زمان برگزاری دور دوم انتخابات باقی نمانده بود.
پورمحمدی پس از عزل به سازمان بازرسی کل کشور نقل مکان کرد تا از طبقه 14ساختمان تقاطع خیابان طالقانی و سپهبد قرنی فعالیتهای دولت را زیرنظر بگیرد. پس از پورمحمدی مرحوم علی کردان بهعنوان وزیر کشور به مجلس معرفی شد که این جابهجایی هم برای خودش ماجراهای جالبی داشت که حتما بهخاطر دارید.
منوچهر متکی
وزیر امور خارجه دولتهای نهم و دهم
اما در میان همه برکناریهایی که در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد، داستان برکناری منوچهر متکی را میتوان گل سرسبد این تغییرات دانست. متکی که در انتخابات سال84 بهعنوان رئیس ستاد علی لاریجانی فعالیت میکرد، بهعنوان سهمیه اصولگرایان سنتی وارد کابینه شد و درحالیکه از همان سالهای ابتدایی فعالیتش در وزارت امور خارجه بهعلت انتقادات موجود نسبت به عملکرد ضعیف دستگاه دیپلماسی و اختلافات میان علی لاریجانی و رئیس دولت نهم که شکلی علنی بهخود گرفته بود، همواره شایعه برکناریاش به گوش میرسید هرچند موفق شد پیچ دولت نهم را به سلامت بگذراند اما سرانجام در آغاز دومین سال فعالیت دولت دهم به شکلی عجیب و درحالیکه در ماموریت سنگال بود اخراج شد تا خبر برکناری خودش را از زبان مسئولان سنگالی و حین مذاکره بشنود. هرچند این نحوه اخراج اگر برای کسی آب نداشت اما ظاهرا برای خود متکی نان داشت.
صادق خرازی، نماینده پیشین ایران در سازمان ملل درباره برکناری متکی میگوید: «بهزعم من آقای احمدینژاد در ماجرای عزلتان به شما خدمت کردند و شاید نحوه عزلتان تا حدی شما را نجات داد و توانستید فرار به جلو کنید و از پاسخگویی فعلاً طفره روید».
محمدحسین صفارهرندی
وزیر ارشاد دولت نهم
اگرچه صفار هرندی دیگر وزیری بود که محمود احمدینژاد هشت روز مانده به پایان عمر دولت نهم عذر او را خواسته بود اما وزیر فرهنگ دولت نهم اوج وفاداری خود را به رفیق قدیمی خودش که حالا رئیس دولت شده بود با حضور صوری در هیأت دولت بهمنظور جلوگیری از سقوط کابینه به نمایش گذاشت.
ماجرا از این قرار بود که با برکناری دو وزیری که در واپسین روزهای عمر دولت نهم اتفاق افتاد عملا بیش از نیمی از اعضای کابینه عوض میشدند و براساس اصل 136قانون اساسی رئیسجمهور باید یکبار دیگر هیأت دولت را در معرض رأی اعتماد مجلس قرار میداد؛ مجلسی که با رفتن حداد عادل از راس آن و جانشینی علی لاریجانی چندان دوست مطمئنی برای دولت محسوب نمیشد.
در چنین شرایطی وزیر فرهنگ دولت نهم که یکبار شمقدری رابطه او و رئیسجمهور را به رابطه زن و شوهری که همدیگر را تحمل میکنند تشبیه کرده بود، مانند قهرمان فیلمهای هندی ظاهر شد و با حضور صوری خود در کابینه، به داد دولت رسید.
داووددانش جعفری
وزیر اقتصاد دولت نهم
با برکناری فرشیدی بهنظر میرسید دولت کاملا از حیث حضور وزرای تحمیلی پاکسازی شده باشد و سرانجام کابینه رنگ آرامش بهخود خواهد دید. اما این پایان کار نبود و چهار ماه بعد این داوود دانش جعفری بود که نامش به عنوان اخراجی جدید دولت اعلام شد تا سرانجام شایعات طولانیمدت تغییر نخستین فرمانده اقتصادی دولت نهم به حقیقت پیوسته باشد.
دانش جعفری که خود یکی از اعضای کمیته انتخاب وزرا در ابتدای تشکیل دولت نهم بود، در مراسم تودیع خود با بیان اینکه «درطول این دوره هرقدر من و بانک مرکزی تلاش کردیم این دوست صمیمی و دوستداشتنیمان جناب آقای دکتر جهرمی [ وزیر کار وقت] را که اخیرا از حوزه سیاسی وارد فعالیتهای اقتصادی شده، متقاعد کنیم که چاپ اسکناس برای ایجاد اشتغال مفید نیست، اماموفق نشدیم». سعی کرد تا نوک پیکان انتقادات خود را به سوی متهم اصلی اخراج خود از کابینه نشانه گرفته باشد. هرچند ستاره اقبال جهرمی هم چندان بلند نبود و دیری نپایید که او هم ناگزیر از تحویل صندلی وزارت شد و به بانک صادرات نقل مکان کرد تا نام او یادآور ماجراهای بانک صادرات و اختلاس سه هزار میلیارد تومانی باشد.
حیدر مصلحی
وزیر اطلاعات دولت دهم
عزل و ابقای حیدر مصلحی را میتوان نقطه عطف عملکرد دولت مهرورز دانست؛ چه اینکه این تغییر و پس از آن مقاومت در برابر دستور مقام معظم رهبری درخصوص ابقای مصلحی که به ماجرای خانهنشینی 11روزه محمود احمدینژاد منجر شد به عقیده موافقان و مخالفان دولت عیار ولایتپذیری دولت را مشخص کرد. هرچند در نهایت، هم رئیس دولت دهم و هم وزیر اطلاعات با سلام و صلوات به هیأت دولت برگشتند و ماجرا بهخوبی و خوشی به پایان رسید.
پس از این ماجرا خوشبختانه روند پرشتاب تغییر وزیران متوقف شد اما هنوز هم وزرای دولت دهم هر روز و همیشه سایه برکناری را پشت سر خود احساس میکنند ولی آیا تضمینی هست که در ماههای پایانی باقیمانده، رئیس دولت دهم با تصمیمات خاص خود بار دیگر تغییرات اساسی در کابینه ایجاد نکند؟!